محل تبلیغات شما

گ

.
قمارعشق شیرین است، اگرچه باز می‌بازم.!!!
تو از آس دلت مغرور و من دلخوش به سربازم.!!!

چه حکم است اینکه میدانی که حکم دست من خالیست؟!!!
دل و دستم که می‌لرزد خودم را پاک می‌بازم.!!!

ورق برگشته است امروزوتو حاکم منم محکوم.!!!
چه باید کرد با این بخت می‌سوزم و می‌سازم.!!!

تو بازی می‌کنی از رو و من آنقدر گیجم که.!!!
نمی‌دانم کدامین برگ را باید بیاندازم.!!!

اگرحاکم تویی، ای عشق! من تسلیم تسلیمم.!!!
همه از برد مغرورند و من بر باخت می‌نازم.!!!

قمار عشق با من، مثل جنگ شیر با آهوست.!!!
در این پیکار معلوم است پایانم از آغازم.!!!

 

یاد آنروز که در دفتر شطرنج دلت شاه عشق بودم و با کیش رخت مات شدم

چلله شب(دنیا اسر داد بزنی از شناسم اشدی سسی)

نتوان از تو گذشت ولی از جان چرا

عشق ,می‌بازم ,حکم ,تو ,دلت ,می‌نازم ,و من ,برد مغرورند ,مغرورند و ,از برد ,من بر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پایگاه مقاومت بیسیج نورولایت اهواز وبلاگ کتابخانه های عمومی بیله سوار